تخمین و جبران عدم توازن iq در سیستم های مبتنی بر ofdm با استفاده از فیلترهای تطبیقی

امروزه در سیستم های مخابراتی، طرح تبدیل مستقیم به خاطر هزینه پایین ساخت، پایین بودن توان مصرفی، کوچکی و قابلیت ساخت در تراشه های ارزان قیمت، به جای طرح سوپرهیتروداین در فرستنده و گیرنده ها استفاده می شود. عیب این طرح جدید، تشدید مساله عدم توازن مولفه های درفاز و برفاز (iq)، به خصوص در سیستم های چندحاملی مالتی پلکسینگ تقسیم فرکانسی متعامد (ofdm) است. تخمین و جبران این عدم توازن به اندازه تخمین و جبران اثر کانال حایز اهمیت است، چون بدون تخمین این خرابی، امکان ارسال نرخ داده بالا با خطای بیتی قابل قبول که با سیستم چندحاملی ارسال می شود، مقدور نیست. روش های زیادی برای تخمین عدم توازن iq تاکنون ارایه شده است. از این روش ها، روش های مبتنی بر فیلترهای تطبیقی به خاطر انعطاف پذیر بودن و قابلیت تخمین و جبران توام چندین خرابی از جمله عدم توازن iq، مورد توجه این رساله قرار گرفته است. به کارگیری این روش ها با همه مزایای آن، پیچیدگی محاسباتی بالایی دارد. به خصوص این پیچیدگی در شرایط بد کانال و پیشوند چرخشی (cp) کوتاه و به کارگیری ساختار متعادل سازی برای هر تُن (pteq)، تا ده ها برابر افزایش می یابد. در این رساله روش های مختلفی بنا به شرایط و ساختارهای استفاده شده برای تخمین اثرات عدم توازن iq، اثر کانال و اثر آفست فرکانسی حامل، استفاده شده است. دو روش اصلی استفاده شده انتخاب گر ضرایب بهینه و روش انتخاب گر داده برای به روزرسانی می باشند. در روش انتخاب گر ضرایب بهینه، آن دسته از ضرایب در تکرار مورد نظر انتخاب خواهند شد که بیشترین تاثیرگذاری را در کاهش خطا داشته باشد. همچنین در روش انتخاب گر داده، تکراری که باید به روزرسانی در آن صورت گیرد، مشخص خواهد شد. به کارگیری این روش ها حتی در بهترین حالت ، عمل کرد سیستم را تا حدی می توانند کاهش دهند. برای جبران این اثرات منفی از تبدیل ویولت و ضریب گام متغیر وابسته به نویز استفاده شده است. الگوریتم های پیشنهادی به گونه ای طراحی شده است که ضمن کاهش قابل ملاحظه محاسبات سیستم، عمل کرد سیستم از لحاظ نرخ خطای بیت بهبود یابد.